معرفی رمانداستان ایرانی

ته خیار

خوابش نمی برد، بلند شد، خیاری از میوه خوری روی میز برداشت. خواست پوست بکند و بخورد. خوب نمی دید. عینکش را زد، کارد را برداشت سر و ته خیار را نگاه کرد. گل ریز و پژمرده ای به سر خیار چسبیده بود به تابلویی که روی کمد بود نگاه کرد. هر وقت می خواست خیار بخورد. آن را می ددید و لبخند می زد.

« زندگی به خیار می ماند، ته اش تلخ است.» دوستش گفته بود : «از قضا سرش تلخ است. مردم اشتباه می کنند سرو ته خیار را اشتباه می گیرند. سر خیار آن جایی است که زندگی خیار آغاز می شود. یعنی از میان گلی که به ساقه و شاخه چسبیده، به دنیا می آید و لبخند می زند. رشد می کند پیش می رود تا جایی که دیگر قدرت قد کشیدن ندارد. می ایستد و دیگر هیچ، یعنی تمام. پایان زندگی خیار.»

اینها جملاتی بسیار زیبا از کتاب ته خیار نوشته ی هوشنگ مرادی کرمانی است. پرداختن به داستان‌هایی با موضوع‌های اجتماعی همیشه یکی از دغدغه‌های بعضی از نویسندگان کودک و نوجوان بوده است که یکی از این نویسندگان آقای کرمانی است که داستان‌هایش را به زبان طنز می‌نویسد.

کتاب با داستان «ته خیار» آغاز می شود و پرسشی که برای پیرمرد استاد پیش آمده است. ته خیار کجاست؟ آنچه ما ته خیار نامیده ایم آیا واقعا ته خیار است؟ خیار استعاره ای از زندگی است و از دید مرادی کرمانی ته خیار آنجاست که خیار شکوفه ای خشک شده دارد و تا آنجا توانسته رشد کند و از آن پس متوقف شده است.

ته خیار

«می ایستد و دیگر هیچ ، یعنی تمام. پایان زندگی خیار. » هرچند که بعضی از داستان‌های کتاب در خود رگه‌هایی از تفکرات روشنفکرانه را جای داده است ولی نویسنده سعی کرده به مخاطب خود نشان دهد که بسیاری از چیزهایی که فکر می‌کنیم روشنفکرانه است و از زندگی عوام جداست، در زندگی تک تک آدم‌ها جریان دارد.

معرفی کتاب ته خیار

کتاب «ته خیار» مجموعه داستان کوتاه با درون‌مایه اجتماعی است که توسط انتشارات معین منتشر شد. اين كتاب شامل بیش از 30 داستان کوتاه است که مرادی کرمانی، آنها را «زهرخند» می‌خواند، چرا که به موضوعات غم‌انگیزی همچون مرگ، بیماری و پیری می‌پردازند ولی از آنجا که« پشت هر فاجعه‌، کمدی‌ای نهفته است»، او در این مجموعه به جنبه‌های طنزآمیز این واقعیت‌های به ظاهر تلخ پرداخته است. «ته خیار» به گروه سنی خاصی تعلق ندارد و مرادی کرمانی، پیش از این گفته بود كه من موقع نوشتن، مخاطب خود را تعیین نمی‌کنم.

این کتاب هوشنگ مرادی کرمانی را هم بخوانید: شما که غریبه نیستید

وی در مراسم رونمایی از مجموعه داستان «ته خیار»، مرگ را موضوع مشترک همه داستان ها دانست و افزود: می خواستم با نگاه طنزآمیز خود به مرگ، از تلخی آن بکاهم .او همچنین اضافه می کند:  طی پنج سال هر آنچه که مربوط به مردن و مرده بود را یادداشت کرده و از دل ۳۴۰ داستان، ۳۰ داستان را بیرون کشیده ام. شاید برای مجموعه «ته خیار» جلد دومی هم وجود داشته باشد. جلد دوم این مجموعه را دیگران می توانند بنویسند چون من بهترین داستان های خود را نوشته ام.

ته خیار

«ته خیار» با جملاتی بسیار زیبا تقدیم شده است به «پیرمرد چاق، کوچولو و تنهایی که هر شب خواب‌های پاره پاره، سیاه و تلخِ می‌دید و چون بر می‌خاست، می‌نشست، خواب‌ها را می‌دوخت، رنگ می‌زد، شکر می‌زد، کتاب می‌کرد و می‌فروخت»، همان کاری که مرادی کرمانی در ته خیار انجام داده است. اما استاد با طنز خاص خود روی آنها شکر پاشیده است تا به مذاقمان خوش بیاید.

مرادی کرمانی؛ خالق کتاب ته خیار

 مرادی کرمانی نوشته های خود را فرزندان خود دانست و افزود: اثر هنری هر هنرمندی به فرزند او می ماند. او بچه اش را به دنیا می آورد، غذا می دهد، دستش را می گیرد و به مدرسه می برد. آنجا خود بچه است که باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد و خود اوست که باید بداند با بغل دستی اش چه می کند و جواب معلم را چه می دهد. کتاب های من، بچه هایم هستند. بعد از انتشار، راه خود را در پیش می گیرند. در چاپ اول و دوم خیلی ها به خاطر اسم من، کتاب را می خرند. چاپ های بعدی است که نشان می دهد استقبال واقعی مردم از کتاب چه بوده است.

   هوشنگ مرادی کرمانی یکی از نویسندگان طنزنویس ایران است که تاکنون جوایز متعددی از داخل و خارج از کشور کسب کرده است، در سال ۱۹۹۲ میلادی از طرف شورای کتاب کودک ایران نامزد دریافت جایزه هانس کریستین آندرسن شد و به سبب پرداختن به زندگی کودکان محروم از سوی داوران تشویق شد. تعدادی از کتاب‌های مرادی کرمانی به چند زبان خارجی نیز ترجمه شده است. از آثار مهم مرادی کرمانی می‌توان به کتاب‌های «قصه های مجید»، «شما که غریبه نیستید»، «خمره» و «بچه‌های قالی باف خانه»، «چلوخورش» و «تنور» اشاره کرد.

ته خیار

داستان های کتاب ته خیار

کتاب «ته خیار» مجموعه داستان کوتاه با درون‌مایه اجتماعی است که به نظر می‌رسد برای مخاطب نوجوان است اما کودکان سال‌های آخر دبستان و بزرگسالان هم می‌توانند بخوانند و ضمن لذت بردن با یک اثر «طنز» خوب آشنا شوند. برخی از آن ها را مرور کنیم:

  • داستان «خندان خندان» از کتاب «ته خیار» به شکل غیر مستقیم داستان کلاس‌های روان‌شناسی غیرعلمی و رسانه‌هایی است که مخاطبان را فقط به خنده در برابر مشکلات ترغیب می‌کنند که لحظه‌های شاد و تفکرانگیزی را ایجاد می‌کند. ای داستان پسر و دختر جوانی را حکایت می‌کند که با به وجود آمدن هر مشکلی به آن می‌خندند .
  • داستان «بچه های پرنده» داستان زن و شوهری است که بچه به دنیا می‌آورند (تولید می‌کنند) برای این که به فدراسیون‌های ورزشی بفروشند تا با تربیت آن‌ها مدال بیاورند.
  • داستان «شکوفه‌های بهاری» از کتاب «ته خیار» نگاه تلخی دارد به مستراح‌های عمومی و نظافت‌چی آن‌ها.
  • داستان‌های «چشمی از هوای گریه»، «پیشرفت یتیمان» و «نه، من آدم کش نیستم» از داستان‌های جذاب دیگر کتاب «ته خیار» است.

نسیم طهرانی

نوشتن، همان رویایی است که مرا به ادامه زندگی دلگرم می کند.

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. همه ما ایرانی ها با کتاب های مرادی کرمانی و قصه های مجید خاطره داریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا