با خالد حسینی آشنا شویم
خالد حسینی Khaled Hosseini متولد 4 مارس 1965 در کابل افغانستان است. او یکی از نویسندگان پرمخاطب دنیاست که آثارش بیش از پنجاه و پنج میلیون بار و در 70 کشور به فروش رسیده است. او داستانهای خود را به زبان انگلیسی منتشر میکند. داستانهای خالد حسینی بسیار ساده روایت شده و احساسات عمیق انسانی به بهترین شکل نمایش داده میشود.
زندگی شخصی، خانواده و تحصیل
خالد حسینی در افغانستان در کشور مادریاش در شهر کابل بزرگ شد. پدرش دیپلمات و مادرش معلم دبیرستان بود. در سال 1976 به همراه والدینش به پاریس نقل مکان کرد تا پدرش در سفارت افغانستان مشغول به کار شود.
با حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1979 بازگشت خانواده حسینی به افغانستان غیر ممکن شد و آنها بعد از درخواست پناهندگی از آمریکا در کالیفرنیا ساکن شدند. او برای تحصیل در رشته زیستشناسی وارد دانشگاه سانتا کلارا شد و در سال 1989 تحصیلات پزشکی خود در دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو را آغاز کرد. بعد از 3 سال او بهعنوان کارآموز پزشکی مشغول به کار شد.
عشق خالد حسینی به وطن
ارادت حسینی به میهن خود فراتر از نوشتهها و نگارش این کتابهاست. فعالیتهای او برای کمک به افغانستان نشاندهنده عشق و اعتقاد قلبی او به کشورش است. از سال 2006 حسینی از سوی سازمان ملل متحد به عنوان سفیر حسن نیت در افغانستان شناخته شد.
همچنین او بعد از سفرش به افغانستان در سال 2007 موسسهای به نام بنیاد خالد حسینی را تاسیس کرد که هدف آن ارائه کمکهای انسان دوستانه به این کشور است. خالد حسینی به توصیف مصاحبهکنندگانش مردی باهوش و خوشچهره است. همچنین او از سوی نیویورکتایمز مشهورترین فرد افغان در جهان شناخته میشود. حسینی در حال حاضر همراه با همسرش رویا و دو فرزندشان حارث و فرح در کالیفرنیا زندگی میکند.
البته مردم کشور افغانستان اعتقاد دارند که خالد حسینی در شرایط مختلف در کشور حضور نداشته است و بعضا نگاه او به حوادث مختلف سیاسی چندان دقیق نیست و تضاد و تعارض قومیتهای افغانستان بهشکل اغراقشدهای در این کتاب توصیف شده است.
همچنین آنها اعتقاد دارند که آنچه خالد حسینی از قومیت هزارهای به خواننده ارائه میدهد، بسیار متفاوت از واقعیت است؛ فقر و وضعیت زندگی آنها در افغانستان به آن صورت که خالد حسینی از آن صحبت میکند نیست. همین مسئله عدهای از مردم این کشور را از خالد حسینی آزردهخاطر کرده است.
کتابهای خالد حسینی
کتابهای خالد حسینی روایت ساده و دوستداشتنیای دارند. او آنقدر باورپذیر و ملموس مینویسد که خواننده ناخودآگاه خود را در وضعیتی مشابه احساس میکند. روایتهای تکخطی و سادۀ کتاب آنقدر شما را درگیر خود میکند که غرق داستان خواهید شد. بادبادک باز، هزار خورشید تابان، ندای کوهستان و نیایش دریا از مهم ترین آثار ایشان است. در این قسمت به اختصار به معرفی آثار او میپردازیم:
هزار خورشید تابان؛ سرنوشت زنان رنجکشیده
کتابی که سرگذشت و سرنوشت زنان را رقم زده و درباره رنجهای بیپایان و عمیق زنان بیپناه افغان بهگونهای سخن گفته که خواننده باید آن را بخواند و حجم زیاد چهارصد و پنجاه صفحهای را دنبال کند تا کم کم طعم تلخ این رنج و روزگار تلخ را بچشد. این جمله یکی از زیباترین جملات این کتاب است:
“مثل عقربه قطبنما که رو به شمال میایستد ، انگشت اتهام یه مرد هم همیشه زنی رو پیدا میکنه.
همیشه اینو یادت باشه مریم»
معرفی کتاب: هزار خورشید تابان
بادبادکباز؛ داستان خاطرات تلخ گذشته
خالد حسینی در این رمان مضامینی چون خیانت، پشیمانی، دوستی و عشق بین پدر و فرزند را به تصویر کشیده است. این مضامین، مضامینی جهانی است نه صرفا مسائلی میان افغانها و همین موضوع سبب شده است بادبادک باز به رمانی مورد علاقه و پسند ملیتهای مختلف تبدیل شود. از تاثیرگذارترین جملات کتاب، میتوان به این مورد اشاره کرد:
بابا گفت : فقط یک گناه وجوددارد ، فقط یکی و آنهم دزدی است، هرگناه دیگری صورت دیگری از دزدی است.حرفم را میفهمی؟
معرفی کتاب: بادبادک باز
ندای کوهستان؛ داستان خانوادهای صبور
این رمان احساسیترین و قویترین داستان حسینی است. این رمان از بادبادکباز روانتر است و نسبت به هزار خورشید تابان روایت پیچیدهتری دارد.» دو شخصیت اصلی این کتاب خواهر و برادری به نامهای عبدالله و پری هستند که در یکی از روستاهای دور افتاده و محروم افغانستان زندگی میکنند.
عبدالله کودکی 10 ساله است که بعد از مرگ مادرش از پری مواظبت میکند. در ادامه بار دیگر شخصیت اصلی داستان همانند خود نویسنده از افغانستان خارج میشود و به پاریس و کالیفرنیا نقل مکان میکند. این رمان جایزه بوک سنس در بخش داستانهای بزگسالان را از آن خود کرد. در قسمتی از کتاب شخصیت باباایوب چنین میگوید:
اهالی ده میگفتند آدم بزدلی است که به میل خودش پسرش را داده ببرند. یا پدر شایستهای نیست. پدر واقعی با دیو میجنگد. بهتر بود جانش را برای دفاع از خانوادهاش فدا میکرد. شبی همین را به زنش گفت.
زنش جواب داد: «همچو چیزهایی نمیگویند. هیچکس خیال نمیکند ترسویی.»
«خودم شنیدم.»
زن گفت: «صدای خودت را میشنوی، شوهر من.» اما نگفت که البته دهاتیها پشت سرش حرف میزنند. ولی چیزی که زمزمه میکردند، این بود که شاید زده به سرش.
دعای دریا؛ همدردی با جنگزدگان
حسینی این کتاب را با الهام از تصویر دلخراش «آیلان کردی» پسر بچه 3 ساله سوری که جسدش در سال 2015 در سواحل ترکیه پیدا شد نوشت. هدف از این کتاب ادای احترام به خانواده میلیونها انسان جنگزده همانند خانواده کردی است که به ناچار کشور و خانه خود را ترک کردهاند. نویسنده برخلاف کتابهای گذشتهاش که رمان بودند، این بار یک داستان کوتاه را در قالب شعر نو به مخاطبان هدیه میکند. در ترجمه این اثر تلاش شده تا قالب شعرگونه آن حفظ شود و متن فارسی کاملا مطابق با متن اصلی کتاب باشد.
در بخشی از کتاب نیایش(دعای ) دریا میخوانید:
دعا کنم که وقتی خشکیها از دیدرس خارج میشوند
و ما همچون سرگین مگس در آبهای مواج پایین و بالا میشویم،
و خیلی آسان بلعیده میشویم،
خدا کشتی را به سلامت در میان دریا پیش براند.
چون تو،
تو ارزشمندترین محموله این دریا هستی، مروان،
ارزشمندترین باری که دریا به خود دیده است.
دعا میکنم که دریا این را بداند.
انشاءالله
خالد حسینی عالیه، من کتاب بادبادک باز و هزار خورشید تابان رو خوندم. یکی از ویژگی های اثار خالد حسینی این هست که خیلی خوب میشه با شخصیتهای کتاباش همزاد پنداری کرد و این باعث میشه چندین زندگی نزیسته رو ادم زندگی کنه.
البته ترجمه هم خیلی مهم که خوب باشه
(مترجم بادبادک باز: زیبا گنجی_ پریسا سلیمان زاده
مترجم هزار خورشید تابان: حمیدرضا بلوچ)
آصف سلطان زاده هم از نویسنده های فوق العاده خوب و صاحب قلم افغان هستند.ایشون برنده ی جایزه کتاب گلشیری شدند.عسگر گریز ،بهار در کابل خوش است،اینک دانمارک و در گریز گم میشویم از اثار ایشون هستند که خوندنشون خالی از لطف نیست
سلام. امروز فرصت کردم سری به این سایت بزنم و مطالب مفید ان را مطالعه کنم. ضمن خداقوت به دوست عزیزم، من هم کتابها و قلم خالدحسینی را دوست دارم. هزار خورشید تابان و بادبادک باز را خوانده ام . ترغیب شدم برای مطالعه دو کتاب دیگر این نویسنده قوی. سپاس
ممنونم از لطفت مهدیه جان. واقعا نویسنده خوب و تاثیر گذاریه