برادران کارامازوف
در مورد کتاب برادران کارامازوف
برادران کارامازوف نوشته فئودور داستایفسکی بدون شک میتواند یکی از بزرگترین و مهمترین رمانهای تمام دوران باشد. توصیف داستایفسکی از برادران کارامازوف و اتفاقات داستان، پرسشهایی در مورد حاکمیت خدا، جایگاه رنج در جهان، اخلاقیات رو به زوال انسانی و رستگاری از طریق رنج را بازگو میکند.«برادران کارامازوف» آخرین شاهکار فئودور داستایوفسکی است که یک سال قبل از مرگ این نویسنده شهیر، کار نگارش آن به اتمام رسیده است. میتوان این کتاب را با قطعیت پرمحتواترین رمان داستایوفسکیِ بزرگ نامید.
محتوای پُر عُقولی که در فصلهایی از آن حس پیامبرانگی، پدرانگی و خواندن یک کتاب مقدس را به مخاطب انتقال میدهد؛ اما بااینحال، در عین محتوا و تأثیر مثبت و شگرفِ اخلاقی که در زندگی پیش روی مخاطبِ خود قرار میدهد، ازلحاظ انسجامِ نوشتاری و لحن، اندکی کند پیش میرود و برخلاف «جنایات و مکافات»، دیگر شاهکار داستایوفسکی، در عین طولانی بودن، کوتاه و موجز و گیرا نیست و خواندن آن حوصله، دقت و زمان میبرد. میتوان گفت که رمانی است که یک رمان خوان حرفهای باسابقه خواندن چندین رمان کوتاه و بلند، ظرفیت و درک خواندن آن را پیدا میکند و رمانی مفرح و قابللمس برای یک رمانخوان تازهکار نیست.
مترجم کتاب برادران کارامازوف کیست؟
برادران کارامازوف کتابی طولانی است، ولی ترجمه روان صالح حسینی، آخرین اثر فئودور داستایفسکی را به رمانی خوشخوان و تفکر برانگیز بدل کرده است. این کتاب را داستایفسکی در سال 1880 منتشر کرد، یک سال پیش از مرگش. او در جایی گفته بود: «قبل از مرگم، خوشحال میشوم بتوانم این رمان را به پایان برسانم، زیرا میتوانم کاملا خود را بیان کنم.» این کتاب خلاصهای از زندگی و افکار او را در بر میگیرد و قطعاً سزاوار آن است که در دسته کتابهای کلاسیک جای گیرد.
در رمان برادران کارامازوف، ما پنج مرد را میبینیم که تلاش میکنند از نقطه نظر خود معنی زندگی را پیدا کنند و به دنبال رضایت و کنترل احساساتی که آنها را به سمت عذاب و گناه میکشاند، باشند. آنها ظاهراً سرانجامی ملعون شده دارند، هر کدام از پسران تلاش میکنند تا از سرنوشت ژنتیکی خود فرار کنند. با این وجود به نظر میرسد خانواده در حال فروپاشی اخلاقی است، زیرا آنها نقشه نابودی پدر را در سر دارند.
به طور کلی، موارد زیادی وجود دارد که بتوان با داستان ارتباط برقرار کرد. بخشهایی از کتاب وجود دارد که در آن مواضع فلسفی و الهیات، بسیار محکم و قابل استدلال بیان شده و خواننده احساس میکند که باید چندین بار آنها را بخواند تا بتواند عمق معانی آن را درک کند.
برادران کارامازوف در برخی موارد، خوانشی دشوار دارد و مواقعی بسیار فریبنده مینماید. همانطور که همیشه در آثار فئودور داستایفسکی، عمق تفکر پشت پرسشهای فلسفی پنهان شده و آن چیزی است که رمانهای او را برجسته میکند. این طرح به عنوان پایه فلسفه داستایفسکی عمل میکند، اینکه ما چرا اراده آزاد داریم؟ آیا خدا وجود دارد؟ چرا انسان باید رنج بکشد؟ طبیعت انسان چیست؟ آیا دلیلی برای محدودیت انسان وجود دارد؟ آیا ما قوانین اخلاقی را محدود میکنیم؟ چگونه شادی را به دست آوریم؟
چه کسی، پس از خواندن رمان برادران کارامازوف، میتواند فئودور پاولوویچ، پدر بیچاره و هوسران خانواده کارامازوف را فراموش کند؟ یا ایوان، پسر عاقل و سرد او را که از اعتقادش به خدا رها شده؟ یا افسر ستوان دمیتری فیودورویچ که بیش از همه با پدر مخالف است؟ و البته، آلیوشا یا آلکسی، پسر خوب داستان که به خدا اعتقاد دارد، اما در متوقف کردن برادرانش ناتوان است؟ توصیفات داستایفسکی از دیگر شخصیتهای رمان همانند کاترینا، گروشنکا، زوسیما (پدر روحانی) و اسمردیاکوف نیز به همان اندازه قانع کننده است.
البته، برادران کارامازوف عمدتا وسیلهای برای داستایفسکی برای کشف برخی ایدههای اساسی هستند. این ایدهها به طور کامل بر وضعیت انسانی و ماجرای کتاب نفوذ میکنند تا او بتواند از پرسشهایی سخت که برای مخاطب طرح میشود، راهکاری واقع بینانه بدست آورد. فئودور داستایفسکی از طریق مکالمات بین برادران و همچنین استدلالهای آنها در دادگاه، خواننده را دعوت میکند تا در مورد هر چیزی در زندگی، خویشتن را با چالشهای گوناگون روبرو کند.
کتاب برادران کارامازوف چند جلد است؟
ترجمههای زیادی از این شاهکار داستایفسکی انجام گرفته است که همگی برگردان نسخه انگلیسی آن بودهاند. با اینکه تاکنون از نسخه روسی کتاب ترجمهای صورت نگرفته است، ولی بهترین ترجمه از کتاب برادران کارامازوف توسط صالح حسینی انجام شده که در دو جلد از انتشارات ناهید قابل تهیه است.
پشت جلد کتاب برادران کارامازوف نیز قسمت مهمی از متن کتاب در صفحه ۳۵۰ آمده است:
برادران، از گناه آدمها نهراسید، آدمی را در گناهش نیز دوست بدارید، چه این شباهت به محبت خداوند اوج محبت در زمین است. همهی خلقت خداوند را دوست بدارید، هم کل آن را و هم هر دانهی ریگ را. هر برگ را دوست بدارید، هر پرتوی نور خدا را. حیوانات را دوست بدارید، گیاهان را دوست بدارید، هرچیز را دوست بدارید.
اگر هرچیز را دوست بدارید به راز خداوند در چیزها پی خواهید برد. همین که آن را دریافتید هر روز بیوقفه شروع خواهید کرد به درک بیشتر و بیشتر آن. و سرانجام شیفتهی همهی عالم خواهید شد با عشقی تمام و همگانی. حیوانات را دوست بدارید: خداوند به آنها مقدمات فکر و شادی نیاشفته بخشید. آن را آشفته نسازید، آنها را عذاب ندهید، شادیشان را از آنان نگیرید…
جملات زیبا از کتاب برادران کارامازوف
«بالاتر از همه، به خودت دروغ نگو. مردی که به خود دروغ میگوید و به دروغ خود گوش میدهد، به نقطهای میرسد که نمیتواند حقیقت را درون خود یا در اطرافش تشخیص دهد و بنابراین تمام احترام خود را برای خویشتن و دیگران از دست میدهد و بدون هیچ احترامی عشق را متوقف میکند.»
«شما به اندازه افراد غنی و قدرتمند حق دارید. دریغ نکنید تا نیازهایتان را برآورده کنید؛ در واقع، نیازهای خود را گسترش دهید و بیشتر درخواست کنید. این دکترین دنیای امروز است و آنها بر این باورند که این آزادی است. نتیجه برای غنی انزوا و خودکشی، برای فقرا حسادت و قتل است.»
«میتوانم خورشید را ببینم، اما حتی اگر من خورشید را نبینم، میدانم که آن وجود دارد. بدانید که خورشید وجود دارد – این زندگی است.»
«خدا و شیطان در آنجا میجنگند و میدان جنگ قلب انسان است. »
«این آخرین پیام من برای شماست: در غم و اندوه، در طلب شادی باش. »
«علاوه بر این، امروزه، تقریبا تمام افراد توانا وحشیانه از مضحک بودن میترسند و از این جهت بدبخت هستند. »
درباره نویسنده کتاب برادران کارامازوف
فئودور داستایفسکی (1821-1881) رماننویس روسی و روزنامهنگاری بود که نفوذ روانشناختی او به روح انسانی تاثیر زیادی بر رمان قرن بیستم گذاشت.
فئودور در مسکو به عنوان دومین پسر پزشکی ارتشی متولد شد. دوران تحصیل خود را در خانه و مدارس خصوصی گذراند. بلافاصله پس از مرگ مادرش در سال 1837 او به سن پترزبورگ فرستاده شد، جایی که وارد کالج مهندسی ارتش شد. در سال 1839، پدرش نیز فوت کرد.
داستایفسکی به عنوان مهندس نظامی فارغ التحصیل شد، اما در سال 1844 استعفا داد تا تمام زمان خود را به نوشتن اختصاص دهد. اولین رمانش، بیچارگان (مردم فقیر) در سال 1846 منتشر شد.
در سال 1846، او به گروهی از سوسیالیستها پیوست و در سال 1849 دستگیر و به اعدام محکوم شد. این حکم به زندان در سیبری تغییر یافت. داستایفسکی چهار سال کار سخت را به عنوان سرباز در سمیپالاتینسک (در قزاقستان امروزی) گذراند. سپس در سال 1854 به عنوان نویسندهای با مأموریت مذهبی به سنت پترزبورگ بازگشت و سه اثر را که از تجربیات زندگی گذشتهاش بود را به رشته تحریر درآورد.
در سال 1857 با ماریا ایسایوا، بیوه 29 ساله ازدواج کرد. او دو سال بعد از ارتش استعفا داد. بین سالهای 1861 و 1863 به عنوان سردبیر در نشریهای مشغول به کار شد که بعدها به دلیل مقالهای در باب قیام لهستان بسته شد. در سالهای 1864-65 همسر و برادرش فوت شدند و زندگی او در این زمانها با قمار و انواع و اقسام بدهی و فقر مالی همراه بود.
فئودور در سال 1867 دوباره ازدواج کرد، اینبار با دختری 22 ساله به نام آنا اسنیتکینا. آنها به خارج از کشور سفر کردند و دوباره در سال 1871 به وطن بازگشتند. در زمانی که رمان برادران کارامازوف در سالهای 1879-80 منتشر شد، فئودور داستایفسکی در کشورش به عنوان نویسندهای بزرگ و قابل احترام شناخته میشد. او که در تمام طول زندگیاش از بیماری صرع رنج میبرد، در 9 سپتامبر 1881 بر اثر خونریزی در سن پترزبورگ درگذشت.
سایر آثار فئودور داستايفسكی
- شبهای روشن
- بیچارگان
- همزاد
- نیه توچکا
- رویای عمو جان
- جنایت و مکافات
- قمارباز
- ابله
- همیشه شوهر
- جنزدگان
فیلم برادران کارامازوف
تاکنون 6 فیلم از رمان برادران کارامازوف ساخته شده است که هیچ کدام حتی سایهای از اثر درخشان فئودور داستایفسکی را در خود ندارد. فیلمها به شرح زیر است:
- برادران کارامازوف (1921) – ساخت آلمان
- مرگ دمیتری کارامازوف (1931) – ساخت آلمان
- برادران کارامازوف (1947) – ساخت ایتالیا
- برادران کارامازوف (1958) – ساخت آمریکا
- برادران کارامازوف (1969) – ساخت شوروری
- کارامازوفها (2008) – ساخت جمهوری چک
فیلم سال 1958 ساخت هالیوود از دیگران مشهورتر است. با اینکه به هیچ عنوان جزئیات شاهکار داستایفسکی قابل به تصویر کشیدن نیست و به عبارتی تصویر عمق معنایی کتاب را نمایان نمیکند، ولی «ریچارد بروکس» در این فیلم تمام نیروی خود را برای ساخت اثری هالیوودی به نمایش میگذارد. فیلم او صحنه باشکوهی دارد که تعادل کامل احساسات، موسیقی و تصویر را نشان میدهد. خانوادهای کولی در حال نواختن موسیقی هستند و «ماریا شل» که نقش گرونشا را بازی میکند، در دایرهای که همیشه در حال تردید است، میرقصد. در این بین «یول براینر» که نقش دمیتری را بر عهده دارد در حال تماشای اوست. این صحنه 2 دقیقه طول میکشد، اما ریچارد بروکس کارگردان، توانسته لحظهای ابدی را ثبت کند.
خواندن این کتاب به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به ادبیات کلاسیک علاقه دارید، رمان برادران کارامازوف را بخوانید. فئودور داستایفسکی تمام جنبهها انسانی را در اثری جذاب با ساختاری پیچیده و عاطفی مدیریت میکند و در پیچ و تاب روایتش، نمایشی از فضیلتهای روحانی و بحرانهای روحی آدمی را به رشته تحریر در میآورد. هر کسی که میخواهد با هزارتوی درون خویش روبرو شود، باید این کتاب را بخواند و دوباره آن را بخواند. بیتردید، آخرین اثر داستایفسکی یکی از بزرگترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان است.
داستایفسکی همان مثَل معروفی است که عمدتاً نویسندهها میگویند: «هم خوب حرف زدن را بلد است و هم حرفِ خوب زدن را»؛ و در تمامی زمینههای روانشناسی، الهیات، دینی، معرفتی و حتی پلیسی و جِنایی، بهشدت حاذق و کارشناس است. خواندن کتاب «برادران کارامازوف» مانند گذراندن چندین واحد انسانشناسی در دانشگاه است و در این کلاس آدمی به انسانیتاش نزدیک تر میشود. به قول دوستی، «نباید این کتاب را نخوانده، مُرد!»… حالا دیگر خود دانید!
چقدر برادران کارامازوف قشنگه واقعا لذت میبرم ازش هرچی به اواخر کتاب میرم مفهومی تر میشه واقعا داستایوسکی تحسین برانگیزه چطور میتونه کلی شخصیت خلق کنه و تمام شخصیت ها یک شخصیت متضاد داشته باشند و در عین حال بسیار پر در کالبد خودشون باشن توصیه میکنم بخونید این کتاب رو باتشکر از شما
من صوتیشو گوش دادم باصدای آقای سلطان زاده فوق العادس کتاب شماراباخودش میبرد و نمیتونید رهاش کنید مثل اینکه اسمان همه جای دنیا یکرنگ است ادمها همان ادمها باهمان روحیات و درونیاتند فقط زبان و شکلمان فرق میکند.