میشل شدن
میشل شدن نام کتابی است که میشل اوباما در مورد خاطرات زندگی خود نوشته است. وی فارغ التحصیل مدرسه حقوق دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۸۵ میلادی، همسر باراک اوباما، رییس جمهور سابق ایالات متحده است و هشت سال، بانوی اول کاخ سفید در دوران زمامداری همسرش بود.
او اخیرا، خاطرات زندگی خود را به خصوص در زمانی که بانوی اول کاخ سفید بود، به رشته تحریر درآورد و مدتی است که فروش های طوفانی را در بازار کتاب آمریکا، تجربه می کند. طبق آمار منتشر شده، کتاب میشل اوباما در مدت ۱۵ روز ۴ میلیون نسخه در آمریکا و کانادا فروش داشته است.
“میشل” کتابش را «تجربهای عمیقا شخصی» توصیف کرده و گفته که امیدوار است این اثر برای دیگران الهامبخش باشد تا بتوانند به کسی که دوست دارند تبدیل شوند. این کتاب، خاطرات وی را از زمان کودکی در جنوب شیکاگو تا دوران مادری و فعالیتهای کاری در کاخ سفید شامل میشود.
وی درباره کتابش گفته است: در این کتاب من درباره ریشههایم و اینکه به عنوان دخترکی از خطه جنوبی شیکاگو صدایم را پیدا کردم، قوی شدن و از آن برای قدرت دادن به دیگران استفاده کردن، حرف زدهام. امیدوارم سفر من الهامبخش خوانندگان باشد تا شجاعت تبدیل شدن به کسی را که آرزویش را دارند، پیدا کنند. بیصبرانه منتظر به اشتراک گذاشتن داستانم هستم.
فصل های کتاب میشل شدن
این کتاب در سه بخش تنظیم شده است:
- من شدن (becoming me)
بخش اول کتاب در هشت فصل تنظیم شده و دوران کودکی تا دانشگاه میشل اوباما را روایت کرده است. میشل اوباما در محلهای فقیرنشین در شیکاگو در خانوادهای کارگر متولد شده است. میشل روابط خانوادگی خانوادهاش را گرم توصیف میکند و تاثیر آن را در تمام دوران زندگیاش احساس میکند.
- ما شدن (becoming us)
این بخش در ده فصل آشنایی، ازدواج و سالهای اولیه زندگی میشل و باراک اوباما را تصویر کرده است. میشل اوباما پس از فارغالتحصیلی از رشته حقوق دانشگاه پرینستون و بعد هم هاروارد در معتبرترین شرکت حقوقی شیکاگو با درآمدی بالا استخدام میشود و زندگیای بسیار فراتر از تصورات پدرومادرش را تجربه میکند. باراک اوباما به عنوان کارآموز تحت نظارت میشل وارد شرکت میشود و آشنایی کاری این دو پس از مدتی به عشق و ازدواج میانجامد.
- بیشتر شدن (becoming more)
جزییات جالبی از آداب زندگی در کاخ سفید در اینجا روایت شده است. میشل اوباما که پیش از این در شهری دور از همسرش زندگی میکرد، حالا با اینکه کارهای همسرش چندبرابر شده، دستکم میتواند هر شب نیم ساعتی برای شام او را ببیند. مادر میشل هم با آنها به کاخ سفید میآید و در نگهداری بچهها و رساندن هرروزهشان به مدرسه کمک میکند. با اینکه کوچکترین حرکت خانواده مستلزم مقدمات امنیتی است، آنها سعی میکنند تا دخترانشان زندگی عادی نوجوانان را تجربه کنند و هر از گاهی به گردش علمی یا تولدی دوستانه بروند یا دوستی را به خانه دعوت کنند.
سال 2009، آن هنگام که باراک اوباما سوگند ریاست جمهوری یاد می کرد، انگار تمام بار تاریخ را بر دوش میشل گذاشته بودند و حالا او، زنی سیاه پوست باید از سایه بیرون می آمد و روی صحنه به عنوان بانوی نخست امریکا گام بر می داشت و نقش خود را برای سفری تازه ایفا می کرد. میشل به خوبی آگاه بود که 45 بانوی نخست امریکا همه و همه دختر پدرانی ثروتمند و به نام و مشهور بودند.
آن هنگام که او انجیل را در آن روز سرد در واشنگتن هم زمان با سوگند خوردن همسرش در دست نگاه داشته بود، خیلی خوب می دانست که از آن پس باید ملاک و معیارهای دیگری را بپذیرد، آن روز اندیشه ها و تفکراتش مانند هیچ زمان دیگری چنین مصمم و استوار بر او نقش نبسته بود.
او خود می نویسد: اگر پیشینیان سفید پوست از شکوه و وقار والایی برخوردار بودند، می دانستم که قرار نیست چنین چیزی نیز در قبال من پذیرفته صادق باشد، بلکه باید شکوه و احترام را خود به دست می آوردم… سپس ادامه می دهد: انگار در دامنه یک کوه ایستاده بودم و می دانستم که باید متناسب با خواست و اراده خود راهم را بیابم.
گذشته از بینش و نگرش زندگی شخصی میشل و همسرش، کتاب Becoming خاطرات زن و مردی را نشان می دهد که چه در جایگاه والای خود در کاخ سفید و چه به عنوان یک خانواده همیشه از هیاهوی عموم به دور بوده اند؛ داستانی زیبا و جذاب که معرف یک زندگی دیگر و جایگزین برای هر آدمی است.
آری درست است! رد پای کاخ سفید و سیاست را نمی توان از این زندگی نادیده گرفت و یا محو کرد. اما، همانند تمام داستان های زندگی، این نیز شامل رشد و تکامل شخصیت ها و تجربیاتی است که همه به نحوی چنین مسیری را پیموده و یا می پیمایند.
بریدههایی از کتاب میشل شدن
- بیرون کشیدن خودت از محیطی که در آن گرفتار بودی، یک چیز است و تلاش برای اینکه خودِ آن محیط را از گرفتاری نجات دهی، چیزی کاملاً متفاوت.
- حالا، فکر میکنم این یکی از بیفایدهترین سوالهایی است که میشود از یک بچه پرسید: وقتی بزرگ شوی، میخواهی چهکاره شوی؟ انگار بزرگشدن حدومرز دارد. گویی در نقطهای خاص، چیزی میشوی و تمام.
- زندگی پس از مردن عزیزی عذابآور است. واقعاً دردناک است.
- اگر به آنجا نروی و خودت را نشناسانی، دیگران بهسرعت و به طرزی نادرست تو را تعریف میکنند.
- هرکسی روی زمین تاریخی نادیده را به دوش میکشد و همین باعث میشود که سزاوار مدارا باشد.
- نمیخواستم دخترانم هرگز باور کنند که زندگی از وقتی شروع میشود که مرد خانه پا به خانه میگذارد. ما منتظر پدر نمیماندیم. حالا وظیفهٔ او بود که خودش را به ما برساند.
- از موقعی که با اکراه وارد زندگی عموم مردم شدم، یا بهعنوان «قدرتمندترین زن جهان» مرا بالا بردند یا تا حدِ «زنی سیاه و عصبانی» تنزل دادند. همیشه خواستم از بدگویانم بپرسم کدام بخش آن عبارت برایشان مهمتر است ـ «عصبانی بودن»، «سیاه بودن» یا «زن بودن»؟
- هرچه بیشتر معروف شوید، تنفر بیشتری بهدست میآورید. تقریباً مثل قانونی نانوشته است، بهویژه در سیاست،
- «تو مجبور نیستی معلمت رو دوست داشته باشی، اما اون زن معلوماتی تو سرش داره که تو بهشون نیاز داری. روی همین تمرکز کن و بقیه رو فراموش کن.»
دیدگاه خوانندگان در مورد کتاب میشل شدن
کتاب حاضر امتیاز بیش از ۴/۵ را از ۳۰۰ هزار کاربر گودریدز دریافت کرده است. همچنین، خوانندگان بیش از ۳۰۰ هزار نظر و مرور برای آن ثبت کردهاند. بسیاری از خوانندگان گفتهاند این کتاب درعینحال که احساساتشان را اعم از غم و شادی برمیانگیزد، بهدلایل درست بسیاری اشک را بر گونههایشان جاری کرده است. برخی از آنها نوشتههای میشل اوباما را بسیار الهامبخش توصیف میکنند و آن را هدیهای فوقالعاده و شگفتانگیز برای خود میدانند.
شما فکر میکنید چرا میشل اوباما نام کتابش را «شدن» (Becoming) گذاشته است؟
مشخصات کتاب میشل شدن
نام کتاب: میشل شدن
نام نویسنده: میشل اوباما
مترجم: سودابه قیصری
انتشارات: پارسه
دارم مي خونمش. خيلي خوبه
آره. منم کتاب صوتیش رو گوش دادم. قشنگ بود